محصولی در خصوص ادعای انشقاق در جبهه پایداری گفت : در حال حاضر در مقطعی قرار گرفتهایم که برخی گروهها سعی دارند فضا را به خاطر انتخابات به سمت سیاسی شدن ببرند لذا درصددند رقیب خود را از طریق تخریب از صحنه بیرون کنند لذا بحث انشقاق جبهه پایداری نیز از این نمونههاست در حالی که هیچ انشقاقی در جبهه پایداری صورت نگرفته و این ساخته و پرداخته اذهانی است که یا اطلاع ندارند یا اطلاع دارند اما مریض هستند.
وی در ادامه اظهار داشت : تخریبهای ناجوانمردانه برخی گروههای سیاسی به دلیل احساس ضعف و گیجی این گروهها در مقابل هیمنه گفتمانی جبهه پایداری است .
مشروح گفت و گوی فارس با صادق محصولی به شرح زیر است :
محصولی: باتوجه به مطرح شدن شایعاتی درباره انشقاق جبهه پایداری باید گفت این تخریبها قبلا هم بوده و باز هم خواهد بود. در مراسم افتتاحیه و اعلام موجودیت جبهه پایداری که در 6 مرداد سال گذشته برگزار شد، بنده خطاب به حضار گفتم تخریبهایی همچون تخریبهایی که برای برگزار نشدن آن جلسه افتتاحیه و اعلام موجودیت صورت گرفت با شدت بیشتری ادامه خواهد داشت. درباره آن جلسه برخی مدعی شدند که آیتالله مصباح به آن جلسه نمیآید و حتی برخی دیگر ادعا کردند حضرت آقا به آیتالله مصباح گفتهاند که به این جلسه نروید!
موضوعات مختلفی در راستای تخریب جبهه پایداری مطرح کردند که بعداً مشخص شد همه اینها دروغ بوده است. من آنجا گفتم که این تخریبها شروع کار است و بدانید که از این به بعد این تخریبها با شتاب بیشتری ادامه خواهد داشت که همینطور هم شد.
*علت انتشار چنین اخباری چیست؟
** ادعای انشقاق در جبهه پایداری ساخته اذهان مریض است
در حال حاضر در مقطعی قرار گرفتهایم که برخی گروهها سعی دارند فضا را به خاطر انتخابات به سمت سیاسی شدن ببرند لذا درصددند رقیب خود را از طریق تخریب از صحنه بیرون کنند لذا بحث انشقاق جبهه پایداری نیز از این نمونههاست در حالی که هیچ انشقاقی در جبهه پایداری صورت نگرفته و این ساخته و پرداخته اذهانی است که یا اطلاع ندارند یا اطلاع دارند اما مریض هستند.
تخریبهای ناجوانمردانه برخی گروههای سیاسی به دلیل احساس ضعف و گیجی این گروهها در مقابل هیمنه گفتمانی جبهه پایداری است .
* یعنی علت انتشار چنین اخباری که شما آن را شایعه میدانید همین مواردی است که مطرح کردید؟
محصولی: این موضوع به مختصات گفتمانی جبهه پایداری بر میگردد. جبهه پایداری معتقد است به صرف ادعای اصولگرایی نمیتوان کسی را اصولگرا دانست بلکه معتقد است با رفتارها، عملکردها و سنجش آنها به ویژه در مقاطع حساس و بحرانی همچون انتخابات میتوان دریافت آیا شعار و رفتار کسی که ادعای اصولگرایی دارد با مبانی اصولگرایی منطبق است یا خیر.
وقتی این بحث مطرح میشود، برخی آن را تعبیر به ریزبینی و تندروی میکنند تا بتوانند از این موضوع فرار کنند. اما واقعیت این است از اصولگرایان سنتی گرفته تا اصلاحطلبان و فتنهگران و آن سوی طیف هم بی.بی.سی و صدای آمریکا بهدنبال تخریب جبهه پایداری هستند و دلیلش این است که منافع خودشان را در تضاد با عملکرد جبهه پایداری میبینند.
جبهه پایداری به دنبال شفافیت عملکردها، حقیقتها و صداقت در رفتار با مردم است و فکر میکند از این طریق میتواند وظیفه خود را به انقلاب و نظام ادا کند لذا هرکس که احساس میکند با این روند به عملکردش خدشه وارد میشود درصدد مقابله با این جبهه بر میآید.
** شایعه تقسیم جبهه پایداری اجحاف در حق دوستان است
* پس با توجه به این اظهاراتی که داشتید، تقسیم جبهه پایداری به دو شاخه تهران و قم را شایعه میدانید؟
محصولی: این بیان یک نوع اجحاف در حق تمام دوستان جبهه پایداری است چراکه دوستانی که در این جبهه حضور دارند همگی حضرت آیتالله مصباح و حضرت آیت الله خوشوقت را در مقام راهنما، معلم و به عنوان کسی که هدایتگر مجموعه است، انتخاب کردند. بنابراین این تحلیلها و شایعات آنقدر سطحی است که مورد تمسخر افراد عاقل قرار میگیرد. اما بالاخره وقتی هیچ دستاویزی ندارند ناچارند. «الغرِیقُ یتشبَّثُ بکُلّ حَشیش»؛ یعنی کسی که در حال غرق شدن است به هر دستاویزی چنگ میزند حتی برای نجات خود به خس و خاشاک نیز متوسل میشود. لذا این تحلیلها آنقدر بیریشه است که نیازی به تکذیب ندارد.
* موضوع حمایت شما از نامزدی «نیکزاد» و «الهام» و نظر مثبت برخی دیگر از اعضای پایداری درباره نامزدی «سعید جلیلی»،«باقری لنکرانی» و «حداد عادل» چه بود؟محصولی: این مسائل ساخته اذهانی است که یا نادانند یا مریضاند و چنین موضوعاتی به هیچ عنوان صحت ندارد. بحث در مورد مصداقهای ریاست جمهوری در جبهه پایداری صورت نگرفته تا چه برسد به اینکه عقاید مختلفی مطرح شده باشد. جبهه پایداری اینگونه نیست که هرکس در آن نظر شخصی خود را اعمال کند بلکه مجموعهای گفتمانی است لذا وقتی تصمیمات باتوجه به چارچوبهای گفتمان صورت میگیرد همه آن را اولی بر نظر شخصی خود میدانند.
** تبیین نقش و جایگاه شورای فقهی در پایداری
* علت تشکیل شورای فقهی در جبهه پایداری چه بود؟نقش این شورا و نسبت آن با شورای مرکزی چیست؟.
محصولی: ما به دنبال تدوین الگویی نو برای اساسنامه جبهه بودیم تا تشکیلاتمان را بر مبنای این الگوی مشخص سازماندهی کنیم. ما ضمن توجه به آسیبشناسی احزابی که در داخل کشور هستند و برخی به انحراف دچار شدهاند متوجه شدیم وقتی به دنبال کار گفتمانی و ارزشی هستیم باید در عین اینکه از اثرات و فواید مثبت تشکیلات بهرهمند میشویم و نمیخواهیم در دام گرفتارکننده احزاب غربی بیفتیم باید الگوی حضرت امام راحل را که برای جمهوری اسلامی ارائه دادند و مورد استقبال مردم کشور نیز قرار گرفت را در جبهه پایداری پیاده کنیم.
ارکان مختلف نظام از سطوح پایین تا بالاتر با انتخاب مردم شکل میگیرد و یک رهبری بر کل امور کشور احاطه دارد و باتوجه به اینکه ما در جمهوری اسلامی یک رهبر داریم که همه اجزاء نظام را شامل است و جبهه پایداری هم درون نظام قرار دارد و رهبری جایگاهی نیست که بشود آن را به شکل دیگری در جبهه بازسازی کرد. فرمایشات رهبرمعظم انقلاب باید برای همه مجموعههایی که معتقد به ولایت هستند فصلالخطاب باشد.
بنابراین همانطور که حضرت امام(ره) برای مراقبت از عدم انطباق قوانین با شرع مقدس، شوراینگهبان را پیشبینی کردند لذا ما هم در جبهه پایداری تصمیم گرفتیم برای پیشگیری از انحراف، و عدم تخطی از شرع و دچار نشدن به کجرویهای فکری، شورای فقها را پیش بینی کردیم که تقریباً کارکردش در جبهه پایداری مثل شورای نگهبان در جمهوری اسلامی است.
یعنی 3 نفر از فقهای آگاه، بصیر و ولایتمدار که اشراف کامل بر مسائل دارند، نظارت و کنترل بر کلیه امور جبهه پایداری را برعهده گرفتند و تذکرات آنها برای همه ارکان مجموعه لازمالاجراست و این امر به صورت تدوین شده در اساسنامه پیشبینی شده است.
* میتوانید اسم این سه نفر را بگویید؟
محصولی: آیتالله مصباح، آیتالله خوشوقت و یکی دیگر از فقها هستند.
* بنابراین شورای فقها همان شورای نگهبان جبهه پایداری است که در اساسنامه و انتخاب اعضای شورای مرکزی دخیل هستند؟
محصولی: خیر. من نگفتم که انتخاب اعضای شورای مرکزی بر عهده آنهاست. در کلیه موارد نظر این فقها برای شورای مرکزی و سایر ارکان جبهه همچون مجمع عمومی لازمالاجراست و اینها اگر مصوبهای را برخلاف شرع تشخیص دهند ابلاغ کرده و ارکان جبهه اصلاح لازم را انجام میدهند.
* شما قبلا گفته بودید که جبهه پایداری یک تشکل فرهنگی است، تاکنون جبهه پایداری در حوزه فرهنگ چه برنامههایی داشته است؟محصولی: نگفتهایم جبهه پایداری صرفاً یک تشکل فرهنگی است بلکه جبهه پایداری یک جبهه گفتمانی است که در حوزههای مختلف فرهنگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ورود میکند؛بهقول مرحوم مدرس، دیانت ما عین سیاست ما و سیاست ما عین دیانت ماست. در واقع این به این معناست که مباحث سیاسی و فرهنگی ما از یکدیگر جدا نیست. اگر ما مبحث سیاسی هم مطرح میکنیم در چارچوب همان اعتقادات دینی و فرهنگیمان است.
** عدم اسائه ادب به رقیب ناشی از فرهنگ سیاسی جبهه پایداری بود
اقداماتی که ما در جبهه انجام میدهیم صرفاً فرهنگی نیست ولی رویکرد فرهنگی که لازم است در رابطه با فعالیت سیاسی انجام گیرد را دنبال میکنیم. مثلاً در انتخابات مجلس نهم همه شاهد بودید که علیرغم این همه تخریب که علیه جبهه پایداری صورت گرفت ما ملاحظه فرهنگی تشکل اسلامی و گفتمانی را داشتیم و لذا نه تنها تخریب بلکه اسائه ادبی به رقیب نکردیم. البته در برخی موارد نیاز به توضیح و تکذیب بود تا از مظان اتهام خود را خارج کنیم که این کار را انجام دادیم، این یعنی رویکرد فرهنگی.
البته ما به مناسبتهای مختلف فرهنگی همچون انقلاب فرهنگی بیانیه دادیم و از این به بعد نیز سعی میکنیم با توجه به تشکیل ساختار جدید مباحث فرهنگی را به صورت جدی در کمیته فرهنگی پیش ببریم.
ما به دنبال این نبودیم که به هر قیمتی برنده انتخابات شویم، یعنی فرهنگ اسلامی کار سیاسی بر جبهه پایداری غالب است چراکه جبهه پایداری برای بسط گفتمان انقلاب اسلامی به وجود آمده است برای ما عمل به تکلیف و نه پیروز شدن اصل میباشد. ما به وظیفه خود عمل میکنیم چراکه معتقد هستیم خداوند اگر صلاح بداند قلبها را متحول میکند بنابراین ما نتیجهگرا نیستیم.
** تشریح ساختار جدید جبهه پایداری
* ساختار جبهه پایداری بر اساس اساسنامه چگونه تشکیل شده است؟
محصولی: ما در اساسنامه به این صورت ساختار خود را طراحی کردهایم که پس از شورای فقها یک مجمع عمومی داریم پس از آن شورای مرکزی، بعد یک ستاد مرکزی و سپس شوراهای استانها قرار دارند که زیر نظر ستاد مرکزی، کمیتهها و واحدها فعالیت میکنند، ضمن اینکه یک هیئت بازرسی هم داریم.
کارهای اجرایی جبهه پایداری بر عهده ستاد مرکزی است و شورای مرکزی هم تصمیمگیریهای اصلی را انجام میدهد. نظر به اینکه مجمع عمومی جهت انتخاب شورای مرکزی اول، تشکیل نشده بود، چراکه باید پس از نهایی شدن اساسنامه شکل میگرفت، لذا پیشبینی شده است که شورای مرکزی اول به چه شکل انتخاب شود و پس از آنکه مجمع تشکیل شد در دورههای بعدی انتخاب اعضای شورای مرکزی طبق موادی است که در اساسنامه آمده که با رای اعضای مجمع انتخاب میشوند.
* آیتالله مصباح معتقد به وجود جریان انحرافی هستند و آقای احمدی نژاد وجود مباحث فراماسونری در دولت را تکذیب کردند چرا جبهه پایداری در این باره موضع گیری نداشت؟
محصولی: ما به دنبال حاشیه نیستیم. آیتالله مصباح جایگاهش در بین مؤمنین طوری نیست که با هجمهای که احیاناً برخیها از روی جهل و یا عمد وارد کنند، خدشهدار شود.امت حزبالله در مواقع ضروری عکسالعمل لازم را انجام دادهاند.
* باتوجه به انتخابات آتی که در پیش داریم آیا شما خطر جریان انحرافی را بیشتر میدانید یا جریان فتنه را؟
محصولی: در این موارد ما باید ببینیم که نظر مقام معظم رهبری چیست، اگر ملاک و شاخص ما ولایت باشد، کمتر دچار انحراف میشویم و باید مراقبت کنیم. ماکه ادعا ولایتمداری داریم باید دید که آیا مطابق نظر ولایت فقیه عمل میکنیم یا خیر؟
وقتی که نظرات رهبر معظم انقلاب را درباره فتنه نگاه میکنیم متوجه میشویم که ایشان تاکید بسیاری بر خطرات فتنه دارند و با اینکه 2 سال از سال 88 گذشته بود، اما باز هم حضرت آقا در سالگرد 9 دی مباحثی را درباره ایثارگری مردم و تلاش آنها برای شکست قطعی فتنه مطرح کردند.
** باید مراقب خطر حلقه انحرافی بود
نکته دوم این است که باید توجه کنیم انحراف به هر شکل آن محکوم است و نباید یک حلقه انحرافی تبدیل به موضوع اصلی شده و ما را از سایر انحرافات غافل کند. بنابراین هم باید مراقب خطر حلقه انحرافی بود و در صورت لزوم درباره آن روشنگری کرد و در عین حال نباید از سایر انحرافات غافل شویم.
ما از اول انقلاب، انحرافات مختلفی داشتیم. مثلاً دولت موقت مسیر انحرافی را در پیش گرفت و ارتباط با آمریکا، جدایی دین از سیاست که در نگاه ملی مذهبیهای آن زمان تجلی داشت، یک انحراف آشکار از مواضع امام (ره) بود و یا پس از آن انحراف در افکار و اعمال بنیصدر به عنوان رئیس جمهور کشور مشاهده شد. در حال حاضر ما میبینیم که انحرافات زیادی در افکار و اعمال افرادی است که چه بسا بعضاً خود را نزدیک به ولایت یا اصولگرایی تعریف میکنند و حتی مدعی شوند که اصولگرای واقعی خودشان هستند.
** انتصاب جاسبی در شورای اسلامی کردن دانشگاهها انحراف است
مثلاً حضرت آقا بر وحدت قوا تأکید دارند و برخی خلاف این عمل میکنند. یا در رابطه با بحث دانشگاه آزاد همه دیدند مجلس هشتم چه اقداماتی انجام داد؛ یا انتصاب آقای جاسبی درکمیته اسلامی شدن دانشگاهها که پیشنهاد این انتصاب از سوی چه کسانی بود و منجر به صدور حکم شد هم در واقع یک نوع انحراف است.
نسبت به هرگونه انحرافی از مسیر ولایت و اسلام ناب محمدی باید حساسیت نشان داد اما باید این واکنش متناسب با اندازه انحراف باشد. برخی از جریانات مقاصد و اعمالشان ممکن است خطراتی برای ما داشته باشد لذا نمیتوان از آن غافل بود چراکه اگر مراقبت نکنیم ممکن است این انحرافات در آینده مشکلزا شود اما اینها نباید ما را از خطرات بالفعلی که فتنه برای ما دارد غافل کند. باید مراقب تلاش فتنهگرانی بود که سعی دارند با طرح موضوعات فرعی خطر فتنه را به فراموشی سپرده تا در صورت غفلت مردم و مسوولین و سر فرصت دوباره آتش فتنه جدیدی روشن کنند .
** مقام معظم رهبری نگفتند انحراف وجود ندارد
* یعنی به نظر شما این انحراف ممکن است روزی به فتنه تبدیل شود؟
محصولی: انحراف در واقع زاویه گرفتن از مسیر حق است. اگر امت حزبالله توجه لازم را نشان ندهند و کسانی که فعال فرهنگی و نخبه و خواص کشور هستند در رابطه با این خطرات به مردم هشدارهای مناسب با ابعاد آن را ندهند ممکن است تبدیل به یک فتنه شود. بنابراین ما ضمن مراقبت از آن، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند باید مسائل را اصلی و فرعی کنیم. مقام معظم رهبری درباره این موضوع (انحراف) نگفتهاند که هیچ چیزی وجود ندارد بلکه فرمودند باید مسائل را اصلی و فرعی کنیم ضمن اینکه ما طرح موضوعات در هر جمع و زمانی را متناسب با ظرفیت هر مجموعه باید دنبال کنیم تا دشمن از این سخنان ولو به حق ما خوشحال نشود.
* درباره جزئیات دیدارتان با آیتالله مصباح که روز شنبه هفته گذشته صورت گرفت توضیح بفرمایید.
دیداری که اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری با حضرت آیتالله مصباح داشتند که البته اولین جلسه نبود و برخی افراد آن را به اشتباه اولین جلسه عنوان کرده بودند. ما جلسات متعددی از اول تشکیل جبهه پایداری خدمت ایشان بودهایم و ایشان راهنماییهای بسیار خوبی داشتند.
در جلسه اخیر آیتالله مصباح دیشب در تفسیر آیات قرآن به پایداری و استقامت که چگونه آمده و چه ضرورتهایی را به دنبال دارد، ابعاد این موضوع را با توجه به آیات و روایات شرح دادند. از جمله آیه 13 سوره احقاف «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» و آیه 30 سوره فصلت «إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا» را تفسیر کردند.
ایشان توضیحات مبسوطی درباره این آیات دادند و گفتند اگر در کار جمعی فقط بگوییم پروردگار ما خداست، کفایت نمیکند و لازمه اینکه خوفی نداشته و محزون نشویم، این است که بر این گفته که پروردگار و صاحب ما خداست، استقامت کنیم.
از الزامات ارتباط عبد و رب این است که اولا بنده بداند که اراب متکفل کلیه امور بنده ورفع مایحتاج او از لباس و غذا و اسکان و... است و ثانیا باید هر چیزی را که رب میفرماید بنده عمل کند و این جزء الزامات این رابطه است. وقتی ما میگوئیم صاحب ما خداست، باید بدانیم که خداوند دستوراتی داده که باید به آن عمل کنیم. در واقع این میشود همان ربناالله.
آیتالله مصباح گفتند برخی در اینکه میگویند رب ما خداوند است صادقند اما وقتی باید استقامت و پایداری کنند، دچار مشکل میشوند. اگر پایداری کنند این باعث میشود که ملائک بر آنها نازل شده و بشارت بهشت بدهند،لذا این پایداری سختتر از گفتن ربناالله است. ما در داخل کشور خود نیز این مشکل را داشتیم یعنی کسانی با ادعای صادقانه به میدان آمدند ولی نتوانستند مقاومت کنند. بنابراین ایشان این نکته را برای ما تشریح کردند و گفتند که باید در این قضیه ایستاد و اشاره کردند که امام(ره) به خاطر این ربیالله که فرمودند و در این راه استقامت کردند و محزون و غمگین هم نشدند، لذا در وصیتنامه خود هم فرمودند با دلی آرام و قلبی مطمئن به سوی خدا میروم.
شاید برای امام (ره) در معضلات کشور و جهان اسلام مشکلاتی پیش میآمد که به عقل ما هم نمیرسید اما با این وجود گفتند که با قلبی آرام میروم از این رو وقتی شما خود را بنده خدا بدانید و مطمئن باشید که خداوند امور شما را کفایت میکند خداوند هم بشارت میدهد که غمگین و محزون نباش.
* آیا در دیدار اخیرتان با آیتالله مصباح درباره انحراف، فتنه و انتخابات هم بحثی صورت گرفت؟
محصولی: در این دیدار مباحث کلان و اعتقادی بحث شد. بیشتر مباحث آیتالله مصباح درباره مقاومت و پایداری بود و گفتند فرق ما با سایر گروهها این باید باشد که بر مبنای رضای خدا عمل کنیم چرا که اگر قرار باشد پایداری هم همچون سایر گروهها مطابق نظر شخصی و خواستههای نفسانی خود عمل کند فرقی با آنها نخواهد داشت؛ جبهه پایداری برای این شکل گرفته که ملاک را ارزشها قرار دهد و بر پایه اصول عمل کند.
* نظر شما درباره برنامهمحوری و اعلام تیم ریاستجمهوری از سوی نامزدها برای انتخابات سال 92 چیست؟ یعنی مردم به جای فرد، برنامه و تیم یک نامزد را ارزیابی کنند؟ آیا چنین چیزی در فضای سیاسی کشور ما جواب میدهد؟
محصولی: ورود گفتمانی به انتخابات از لوازم خردورزی و عقلانیت در مقطع کنونی انقلاب اسلامی است نگاه ما این است که در بحث انتخابات یک نگاه منطقی باید حاکم باشد. افراد اصولگرا و جریانات واقعی این گفتمان در صحنه عمل میتوانند خود را در مقاطع حساسی مثل انتخابات نشان دهند. وقتی در چنین وضعیتی مدعیان اصولگرایی بر اساس شخصمحوری یا بدون توجه به ارزشها به انتخابات ورود کنند مردم از آنها ارزیابی مثبتی نخواهند داشت.
ورود گفتمانی به انتخابات به معنای عدم ورود مصداقی به انتخابات نیست بلکه مصداقها و اولویتها در چارچوب گفتمان قابل مطرح شدن است. لذا معتقدیم باید نامزد، گروههای مدافع وی و برنامهها و عملکرد قبلی آنها را نسبت به شاخصهای گفتمانی مدنظر قرار داد و امتیازی متناسب با آن مقایسه و نتیجه آن داد. البته توانایی سیاسی و اعتقادی یک نامزد باید همراه با توانایی اجرایی و تدبیر وی برای آن جایگاه باشد ای بسا یک نفر برای انتخابات مجلس نامزد مناسبی باشد ولی برای ریاستجمهوری صلاحیت کافی را نداشته باشد.
در نگاه گفتمانی ما به دنبال این نیستیم که حتماً برنده انتخابات باشیم لذا با مراکز قدرت و ثروت پیوند نمیخوریم بلکه اصل حرکت، تلاش در مسیر الهی و انجام تکلیف است. ما در نگاه گفتمانی به تشویقها و تأییدها یا حتی تخریبها و تقبیح های گروههای قدرت و ثروت اهمیت نمیدهیم بلکه توجه به نیازها و مطالبات حقیقی مردم و حرکت در جهت رفع این نیازها به دور از دعواهای سیاسی و حواشی در وفاق با تمام نیروهای دلسوز نظام مد نظر ماست.
** پیشفرض انحرافی طرح اجماع ملی
* آیا طرح «اجماع ملی» که از سوی آقای هاشمی رفسنجانی برای انتخابات مطرح شده در کشور ما پاسخگوست؟
محصولی: کسانی که بحث اجماع یا وحدت ملی را مطرح میکنند یک پیشفرضی دارند که توجه به آن مهم است؛ البته ممکن است روی این پیش فرض مانور ندهند اما قطعاً انحرافی است. آن پیش فرض این است که در کشور بحران است و برای رفع آن باید دولت وحدت ملی یا آشتی ملی ایجاد کنیم. در حالی که ما الان نه تنها در بحران نیستیم بلکه در بهترین شرایط کشور بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از هر جهت اعم از امنیت داخلی، ثبات سیاسی، رفاه عمومی و پیشرفت علمی و نفوذ معنوی در کشورهای منطقه و جهان هستیم. بنابراین اینها سعی دارند با طرح «وحدت ملی» القای بحران کنند.
روی دیگر قضیه این است که آنها حتی به برخی افرادی که خودشان اسم میبرند، تن نمیدهند و این اسامی را که بکار میبرند، چهبسا فریب باشد. مثلاً در سال 84 هاشمی به یکی از نامزدها گفت «شما برو جلو، تو باشی من نامزد نمیشوم» اما وقتی این فرد وارد صحنه شد هاشمی بدون اینکه به این فرد اطلاع دهد، خودش نیز وارد صحنه شد! یعنی هیچ پایبندی به وعدهشان نیست چرا که آنها دنبال رسیدن به هدف با هر ابزاری هستند.
لذا ما باید توجه کنیم اگر پیشفرض غلط بحرانی بودن کشور را پذیرفتم تازه باید ببینم بر مبنای آن چطور باید عمل کرد. اگر تاکتیک اجماع خوب است روی چه کسانی باید اجماع کرد. معمولا این مباحث از سوی کسانی مطرح میشود که خود را دارای جایگاه مناسبی در بین مردم نمیبیند و سعی دارند خود را به شکلی در کانون توجهات افکار عمومی حفظ کنند در حالی که این افراد مورد استقبال مردم قرار نمیگیرند چرا که مردم به دنبال شفافیت و خدمت و صداقت هستند.
** اصلاحطلبان مردم را به باد تمسخر گرفتند
* با توجه به اقدامات اصلاحطلبان در سال 88 آیا آنها امکان بازگشت به صحنه سیاسی کشور بدون عذرخواهی از مردم را دارند؟
محصولی: چه اصلاحطلبان و چه هر جریان دیگری باید به قواعد و لوازم قانون انتخابات معتقد و متعهد باشد تا به هر نتیجهای که حاصل شد پایبند باشد، ما در گذشته شاهد بودیم اصلاحطلبان با اینکه در عمل شعار قانونگرایی میدانند اما در انتخابات قانونشکنی کردند. آنها میگفتند آرای مردم برای ما مهم است اما وقتی مردم به آنها رای ندادند گفتند اینها عوام هستند و مردم را به باد تمسخر گرفتند که چرا به فلانی رای دادهاند. این رفتار خلاف لوازم اولیه دموکراسی است و در واقع مردم ذهنیتی منفی به اصلاح طلبان به خاطر عملکرد غیر قبولشان دارند لذا تا آنها درصدد جبران و اصلاح عملی برنیایند نمیتوانند مورد اقبال و توجه مردم قرار گیرند.
در احکام دینی ما هم آمده که اگر کسی خطا کرده و میخواهد توبه کند باید درصدد اصلاح و جبران برآید یعنی صرف گفتن اینکه ما توبه کردیم کفایت نمیکند. متاسفانه در این مدت که ما شاهدیم رفتار و عملکرد اصلاحطلبان پشیمانی آنها را نشان نمیدهد لذا آنها باید صادقانه به مردم بگویند اشتباه کردیم و درصدد اصلاح گذشته برآیند.
** همکاری برخی اصولگرایان با مردودین فتنه باشگاه سهامی قدرت است
البته این موضوع درباره مدعیان کاذب اصولگرایی هم میتواند صادق باشد یعنی اگر رفتار آنها با ادعایشان همخوانی نداشته باشد نمیتوانند بگویند ما اصولگرا هستیم. ما الان مدعیان اصولگرایی داریم که نهتنها با خیلی از اصولگرایان و نیرو های حزباللهی همراه نیستند بلکه با مردودین فتنه همکاری سیاسی دارند. چطور میشود اسم آنها را اصولگرای واقعی گذاشت. در واقع آنها باشگاه سهامی قدرت ایجاد کردهاند که در آن انجام وظیفه و عمل به تکلیف مطرح نیست بلکه مهم رسیدن به قدرت به هر قیمتی است.
* با توجه به اینکه اخیراً یکی از اعضای بنیاد باران اعلام کرده ما از گذشته خود پشیمان نیستیم و عذرخواهی هم نخواهیم کرد، بهنظر شما آنها به چه شکل و در چه سطحی در انتخابات ریاست جمهوری ورود میکنند؟
محصولی: هدف آنها از طرح این صحبتها این است که عکسالعملهای جامعه را ببینند تا مطابق آن عمل کنند. در انتخابات مجلس دیدیم که اصلاح طلبان خودشان به این رسیدند که هیچ اقبالی از سوی مردم ندارند و اگر افرادی را مطرح کنند فقط مایه آبروزیزی خودشان است. لذا به تعداد محدودتری نسبت به دوره گذشته افرادی از آنها نامزد شدند، که البته همانها نیز مثل گذشته موفقیت نداشتند. این نشان دهنده عدم استقبال مردم است. اما نکتهای که هست اینست که مردم انتظار دارند این افراد دوباره بازی را به هم نزده و جرزنی در انتخابات و ایجاد اخلال در کار مردم نکنند. لذا تا مردم به این یقین نرسند آنهامورد اقبال نخواهند بود.
** بدلسازی گفتمانهای اصیل از سوی دشمن
* چرا اصلاحطلبان در حال حاضر با علم به اینکه در بین مردم رای ندارند هاشمی رفسنجانی را مطرح و در روزنامههای زنجیرهای خود نیز از کاندیدتوری وی حمایت میکنند؟
محصولی: بهتر است صحنه را با وسعتی بیشتر و دقیقتر ببینیم، بدیهی است که دشمن تمام تلاش خود را انجام میدهد تا افرادی که به اهدافش نزدیکترند روی کار بیایند. لذا دشمن از افرادی حمایت مستقیم و از بعضی حمایت غیر مستقیم انجام میدهد افرادی هستند که ممکن است مواضعشان کاملا ضد یکدیگر باشد. مثلا در حالی که دشمن از شخص الف (رقیب شخص ب ) حمایت علنی کند ولی در اولویت بعدی و احیانا قبلی دشمن، شخص ب مورد نظر است یعنی دشمن به دنبال بدلسازی از جریانها و افرادی است که گفتمانهای اصیلتری دارند.
برخی افراد در لیست حمایتی دشمن قرار دارند و در عین حال برخی دیگر نه تنها اولویت دشمن نیستند بلکه در لیست سیاه آن قرار گرفتهاند لذا دشمن درصدد است به هر طریقی این گروه دوم را تخریب و از میدان به در کند. و حتی برای کسانی که عملا مقابل دشمن هستند، بدلی درست کنند که اگر قرار است کسی به این تفکر رأی دهد به بدل آن که در ظاهر این ادعاها را دارد و در باطن همراه دشمن است رای دهد. بنابراین عملکرد گذشته افراد به ما برای فریب نخوردن از دشمن کمک می کند همچناکه عملکرد گذشته افراد برای دشمن هم میتواند در حمایت یا تخریب آنها موثر باشد.
** خرجهای میلیاردی مدیریت شهری در انتخابات اصولگرایی نبود
باید مراقب بود چراکه مثلاً در انتخابات مجلس ما شاهد بودیم برخی افراد که به مراکز مدیریت شهری متصل بودند میلیاردها تومان هزینه تبلیغات کردند. آیا این کار با مبانی اصولگرایی سازگار است؟ اینها ادعای اصولگرایی دارند.یا برخی از کسانی که ادعای اصولگرایی داشتند رفتند با کسانی که در فتنه سکوت کرده بودند همراه شده و علیه جبهه پایداری فعالیت تخریبی کردند. کجای این کار اصولگرایی است؟
ما افرادی را داشتیم که بعد انتخابات مجلس وقتی دیدند 16 نفر از 30 نامزد تهران در لیست جبهه پایداری بوده لذا دست به تخریب پایداری و آیتالله مصباح زدند، حتی کسانی که ظاهراً خودی هستند یاداشت علیه جبهه پایداری نوشتند و بعد که دیدند کار خراب شده گفتند سهو لسان و قلم بوده است! اینها واقعا نشان اصولگرایی است؟اصولگرای واقعی نمیآید آخر طیف اصولگرایی را که هیچ بلکه حتی مردودین فتنه را بچسبد و کسانی را که در خط مقدم طیف اصولگرایی هستند تخریب کند.
در مدیریت مجلس گذشته هم شاهد بودیم آنها دست به ساخت و پاخت با اصلاحطلبان زدند. لذا باید به عملکرد گذشته افراد برای فریب نخوردن از بدلها توجه کرد و مراقب بود خودیها فریب این نیرنگ را نخورند. البته این حرف به معنای بازی کردن آن در سناریوی دشمن است چراکه آنها بصیرت لازم را ندارند و در دام دشمن افتاده و در پازل آن بازی میکنند. ما نمیگوییم این افراد دیگر اصولگرا نیستند و عامل دشمن شدهاند. ما میگوییم کسانی که ادعای اصولگرایی دارند بیشتر از همه مراقب باشند. البته برخی افراد هم هستند ادعای اصولگرایی ندارند مثل آقای هاشمی.
اخیراً خبری دیدم درباره اینکه یکی از اعضای کارگزاران درباره نظر کارگزاران نسبت به نامزدی دکتر عارف گفته بود «اصلاحطلبان نظری روی وی ندارند» یعنی خودشان را جزو اصلاحطلبان قلمداد میکنند. درحالی که قبلا کارگزاران را از اصلاحطلبان جدا میکردند. بنابراین ما چرا کسی که خودش میگوید اصلاح طلب هستم یعنی در مفهوم رایج اصولگرا نیستیم را میخواهیم به زور بگوییم اصولگراست و در واقع از ترس اینکه اصلاحطلبان آسیب نرسانند، آنها را بالا میآوریم. این در واقع نقض غرض است.
** تناقضات جبهه متحد در حمایت از لاریجانی
انتخابات مجلس نمونه عینی این نقض غرض بود. برخی دوستان ساکتین فتنه را تطهیر کردند و در عین حال بعد از تشکیل مجلس و انتخاب هیات رئیسه و رؤسای کمسیون های مجلس شاهد بودیم که «خود کرده را تدبیر نیست» دوستان با تناقضی مواجه شدند که الان نمیتوانند حرف بزنند و میگویند:"اگر بگوئیم، نظر شما نسبت به خیلیها تغییر میکند! "پس اگر نظر شما نسبت به آنها تغییر کرده چرا نمیگویید؟ ما که از اول به شما میگفتیم که آنها اینجوری هستند چرا قبول نکردید؟ اینها عبرتهای خوبی برای آینده است. هرچند تلخ است.
* حتی برخی با وجود هشدارهای مقام معظم رهبری درباره فتنه گفتند ما نمیدانیم بحث «ساکتین فتنه» از کدام کره نازل شده است!
محصولی: بله! یا گفتند با فتنه تجارت سیاسی میکنند. این نشاندهنده این است که آنها به نظر «آقا» توجه ندارند و به آن عمل نمیکنند چرا که حداقل اگر توجه میکردند این حرف را (ساکتین فتنه) شنیده بودند، و آنگونه نمیگفتند. در واقع این حرف از کره تدبیر و تفکرات حضرت آقا نازل شده است.
** شرط ائتلاف جبهه پایداری با رهپویان
* آیا جبهه پایداری قصد ائتلاف با جریانهای مختلف اعم از رهپویان، ایثارگران و مؤتلفه را برای انتخابات پیشرو دارد؟
محصولی: جبهه پایداری اصلا اینطور نیست که بگوید من با این گروهها ائتلاف میکنم یا نه. مبنای جبهه پایداری گفتمان است هر کسی که در چارچوب گفتمان عمل کند نه تنها رقیب ما نیست بلکه ما آنها را همافزا با خود میدانیم. شرط ائتلاف این است که این جریانات و گروهها ملاک خود را برنده شدن در انتخابات قرار ندهند و آن چیزی که به عنوان مبانی اصولگرایی قبول دارند در عمل تن بدهند و به بهانه جذب حداکثری با کسانی که در امتحانهای گذشته مردود شدند ائتلاف نکنند و کسانی را که در مقابل فتنه و انحراف عملکرد موفقی داشتند تخریب نکنند. لذا اگر اینگونه شد ائتلاف میکنیم و از خدا میخواهیم.ما حاضریم از خودمان عدول کنیم تا شعارهای اساسی انقلاب اسلامی محقق و استوار گردد ولی هیچ گاه از ارزش های گفتمانی خود عدول نمیکنیم حتی اگر هیچ امیدی به حضور فردای خود در عرصه ساسی کشور نداشته باشیم ما به دنبال روزی هستیم که همه گروهها با محوریت گفتمان انقلاب و منویات مقام معظم رهبری کار مشترک و همافزایی را در جهت مطالبات مردم داشته باشند و در مقابل دشمن واحد شوند.
* برخی از این آقایان بحث حضور مستقل در انتخابات را مطرح میکنند؛ آیا عدم ورود مستقل اصولگرایان ظرفیت سوءاستفاده را فراهم نمیکند؟
محصولی: هر اقدامی که با آموزهها و فرهنگ اسلامی تطابق نداشته باشد در نهایت محکوم به شکست و آسیبزاست اما راهکار برون رفت از آن آسیبها عدول از ارزشها نیست بلکه راهکار آن بازگشت به ارزشهاست چراکه عدول از ارزشها خودش آسیب است. ما باید به سمتی حرکت کنیم که بر اصول پایداری کنیم لذا اگر بخواهیم برای رای آوردن با دیگران متفق شده و از اصول کوتاه بیاییم، خلاف اصول عمل کرده ایم و ما این کار ا نمیکنیم در انتخابات هیئت رئیسه مجلس هم ما از خودمان نامزد معرفی نکردیم.
جبهه پایداری حتی کمتر از 200 نامزد برای انتخاب 290 کرسی مجلس معرفی کرد و در واقع فقط افرادی را معرفی کردیم که حجت شرعی داشتیم و گرنه خیلی از نامزدها را می شناختیم و می دانستیم که رای میآوردند و میتوانستیم با نامزدی آنها و حضورشان در مجلس بگوییم ما این همه رای آوردیم! بعد از انتخابات بعضی از گروه ها در سایتهای خود زدند که ما این همه رای آوردیم! و جبهه پایداری شکست خورده است! درحالی که تعداد نامزد های رای آورده صرفا ملاک پیروزی نیست، بلکه عمل به حق و انجام وظیفه ملاک ماست. اگر این دوستان بخواهند به حق عمل کرده و مبنا را حاکمیت گفتمان انقلاب و خدمترسانی قرار دهند،ما دستشان را هم میبوسیم. ما به خاطر ملامت دیگران که به طور مثال ما را به تندروی و هزینهسازی برای نظام متهم کنند نباید از اصول کوتاه بیاییم. قطعا پیروزی نهایی با کسانی است که به دنبال عمل به تکلیف هستندو در این مسیر پایدارند.
* درباره گفتمان جبهه پایداری و آیا اینکه پیرو خط مقاومت است یا خیر توضیح بفرمایید؟
محصولی: جبهه پایداری بنا بر نیاز کشور در مرداد سال گذشته از سوی تعدادی از دلسوزان انقلاب اعلام موجودیت کرد. هدف اصلی جبهه پایداری تبیین، بسط و گسترش گفتمان انقلاب اسلامی است؛ به تعبیر حضرت امام(ره) ما به دنبال حاکمیت اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و اله و سلم بودیم. لذا در این راستا شعار اصلی خود را عقلانیت، معنویت و عدالت حول محور ولایت فقیه قرار دادیم.
تشکل به خودی خود ارزش نیست بلکه ابزار است که از آن باید برای احیاء و حفاظت از ارزش ها یاری جست .و بسته به اینکه این ابزار دست چه کسی است ارزش پیدا میکند. حفظ موجودیت معنوی انقلاب یک ضرورت اصلی برای کشور و نظام است. حفظ و صیانت از موجودیت معنوی انقلاب بازگوکننده اهمیت نظامسازی صحیح و مناسب است. ما باید به نظامسازی توجه داشته باشیم . نظامسازی عبارت است از طراحی و ایجاد مجموعه ای از زیرساختها، سازوکارها، فرآیندها و ساختارها و نهادهایی که حرکت بر اساس اصول را سازماندهی میکنند. این نکته بسیار مهم است که بتواند اصول و اهداف را تضمین کند.
* چطور و بر اساس چه محور هایی تضمین میکند؟
محصولی: فرآیند نظام سازی جامعه سه محور دارد؛ تولید نرمافزار، فکر و تدبیر برای حرکت، نهادسازی و اصلاح فرآیندها و ایجاد ساختار مناسب که امکان بازسازی و نوسازی داشته باشد و نکته دیگر کادرسازی است؛ بنابراین این سه مؤلفه یکی از فلسفههای به وجود آمدن جبهه پایداری است.
پس یکی از مباحث، موجودیت معنوی نظام است که جبهه پایداری در حد وسع خود برای آن تلاش میکند و دیگری در جهت نظامسازی و جامعهپردازی با توجه به این سه مؤلفه است، همچنین حضور عمیق و جریانساز نقادانه در فضای عمومی سیاسی اجتماعی کشور یکی از مواردی است که جهت غالب و مسلط نگه داشتن هرچه بیشتر گفتمان انقلاب اسلامی است از این رو فلسفه وجودی جبهه پایداری به این موضوع نیز برمیگردد.
** تمایزهای جبهه پایداری با سایر گروهها
بنابراین کلیت جبهه پایداری و وجه تمایز آن را با سایر جریانات میتوان اینگونه گفت این جبهه ماهیت گفتمانی دارد. جبهه پایداری به دنبال حاکم کردن ارزشهای انقلاب است و حاکم کردن افراد برای آن در اولویت نیست. یکی دیگر از وجوه تمایز این جبهه عمل به تکلیف است نه نتیجهگرایی یعنی در انتخابات نتیجهگیری بهمعنای اهم بودن پیروزی در نتیجه آراست در حالی که ما به دنبال آن نیستیم.عمل به تکلیف بر اساس حجت شرعی و الهی برای ما مهم است یک نمونه بارز آن هم در انتخابات مجلس بود که فارغ از وابستگی حزبی افرادی را مطرح کردیم و اغلب آنها وابستگی حزبی به جبهه پایداری نداشتند چرا که ما نمیخواستیم برای حاکم کردن خود از ارزشها عدول کنیم بلکه از خود عدول کردیم تا ارزشها حاکم شود.
** جبهه پایداری بسط گفتمان انقلاب اسلامی را یک ضرورت انکارناپذیر میداند
هرچند در طرف مقابل ما شاهد بودیم که حتی منشوری که مطرح شد و گفتند مورد قبول اصولگرایان است خودشان به آن تن ندادند. حرف ما با دوستان این بود که باید به این منشور عمل شود و نکته مورد اختلاف ما هم همین نکته بود. جبهه پایداری بسط گفتمان انقلاب اسلامی را یک ضرورت انکارناپذیر میداند. در حال حاضر یکی از تلاشهای ما در راستای انتخابات این است که حضور هرچه باشکوهتر مردم در انتخابات را فراهم کنیم، چرا که این از اولویت های دلسوزان انقلاب است. پیشبینی و توجه دادن مردم به سناریوهای احتمالی که دشمن درصدد پیاده کردن آن در بحبوحه انقلاب است از مواردی است که همه دلسوزان انقلاب باید به آن توجه کنند.
* سازو کار جبهه پایداری برای انتخابات 92 به چه شکل است و چه زمانی به مصادیق انتخاباتی ورود میکند؟
محصولی: همان گونه که عرض کردم جبهه پایداری نگاه گفتمانی به انتخابات دارد و در این رابطه تلاش میکند که از صرف ورود مصداقی به انتخابات پرهیز کند از این رو برداشت ما این است که اگر بتوانیم مجموعهای از افراد خدوم و دلسوز را که دارای سوابق مدیریتی و انقلابی خوبی هستند بر اساس شاخص های گفتمانی داشته باشیم می توان برنامه های مناسب و سازگار با گفتمان انقلاب اسلامی ارایه داد چراکه هدف باید حاکمیت اسلام باشد تا از این طریق بتوان در جهت بسط گفتمان عمل کرد و در نهایت هم در موقع مناسب یکی از این مصادیق را بعنوان نامزد پیشنهادی معرفی کرد.
افراددلسوزی که به دنبال تدوین برنامه ها بر مبنای گفتمان انقلاب اسلامی و اجرای آنها باشند میتوانند ما را به سرانجامی که مورد نظر نظام و مطلوب مردم عزیزمان است برسانند.
* نظر شما درباره نقشآفرینی احزاب در انتخابات چیست؟ باتوجه به اینکه برخی معتقدند احزاب نقشی در انتخابات ندارند.
** اثر مضاعف تشکلهای گفتمانی نسبت به احزاب سیاسی
محصولی: اینکه بگوییم انتخاب مردم بر اساس آرایش سیاسی احزاب است حرف نادرستی است. به ویژه آرایش ظاهری که احزاب از خود بروز میدهند. اما احزاب میتوانند اثرگذار باشند. انتخاباتی همچون سال 84 و 88 نشان داد که بیش از عملکرد احزاب این نگاه گفتمانی است که میتواند بر روی انتخاب مردم تأثیر بگذارد و اگر تشکلهای گفتمانی درست عمل کنند اثرگذاری آنها بیش از احزاب سیاسی که در پی کسب قدرت هستند، خواهد بود.حضرت آقا هم فرمودند: اگر حزبی برای کانال کشی و کادر سازی و هدایت فکری جامعه در زمینه های شیاسی- دینی – عقیدتی و دیگر عرصه ها به وجود آید و قصد خود را در دست گرفتن قدرت قرار ندهد ، کاری خوب و مورد تائید است که البته اینگونه احزاب ، اگر در رقابت های سیاسی هم وارد شوند ، به طور طبیعی برنده می شوند.
* در انتخابات مجلس هم انتخاب مردم بر همین اساس صورت گرفت؟
محصولی: بله دقیقا. در زمان انتخابات مجلس شاید تبلیغات جبهه پایداری به اندازه یک صدم رقیب نبود یعنی در تهران بنری از سوی جبهه پایداری وجود نداشت و اگر هزار بنر و تبلیغات از بقیه گروهها میدیدید از طرف جبهه پایداری چیز قابل ذکری نبود. ولی در زمان انتخابات مجلس ما توانستیم که به مردم بگوییم دنبال چه هدفی هستیم و مردم هم از ما استقبال کردند.
حال اگر شرایط طوری بود که مردم از ما استقبال هم نمیکردند ما در نظر خداوند مأجور بودیم اگر به تکلیف خود عمل کرده باشیم چراکه وظیفه ما برنده شدن نیست و معتقدیم اگر خداوند صلاح بداند دلها را برای جلب آرای مردم منقلب میکند و خداوند خیر و صلاح ما را بهتر از هرکسی میداند. بنابراین اگر ما مطمئن باشیم که خداوند برای ما کفایت میکند دغدغهای نخواهیم داشت و هر نتیجهای را که حاصل شود با اطمینان و رضایت خاطر میپذیریم.